نیامدی که مبادا از خوشحالی بمیرم / بیا که مرگ بهتر از انتظار است
***
اندر آیینه ی دل عکس شهی می طلبم /به حریم حرم دوست رهی می طلبم
روز و شب ناله زنان ، ندبه کنان ، اشک فشان / از خدا دیدن رخسار مهی می طلبم
***
فروغ روی یزدان داری ای دوست / صفای باغ رضوان داری ای دوست
تویی یوسف که در هر کوی و برزن / هزاران پیر کنعان داری ای دوست
***
منی که مایه ننگم به حد رسوایی / چگونه از تو بخواهم به دیدنم آیی ؟
چو خویش یار تو دیدم چه نیک فهمیدم / عزیز فاطمه مهدی چقدر تنهایی
***
تا کی غروب جمعه ببینم که مادرت / یک گوشه بغض کرده که این جمعه هم گذشت
آقا بیا که درد دلم بی نهایت است/ تعداد درد من به خدا از رقم گذشت
***
انتظارش انتظارم سیر کرد/ آنکه می خواهد بیاید دیر کرد
تا به کی در انتظارش دیده بر در دوختن ... ؟/ آمدن … رفتن … ندیدن … سوختن …
***
جهان در حسرت آیینه مانده ست/ گرفتار غمی دیرینه مانده ست
شب سردی ست بی تو بودن ما / بگو تا صبح چند آدینه مانده ست ... ؟
***
خسته ام از بس چیزهای کوچک از خدا خواستم/ میخواهم این بار اندازه بزرگی خودش تو را بخواهم
پایان تمام عاقبت ها نیک است / صبح است که پایان شب تاریک است
***
یک عمر اگر چشم به راهی کردی/ تردید نکن ، ظهور او نزدیک است
از پرده ها برون شد ، سوز نهانی ما/ کوک است ساز دلها ، کی میل شور داری ؟
***
در خواب دیده بودم ، یک شب فروغ رویت / کی در سرای چشمم قصد ظهور داری ... ؟
***
گفتم که خدا مرا مرادی بفرست/ توفان زده ام مرا نجاتی بفرست
فرمود که با زمزمه یا مهدی/ نذر گل نرگس صلواتی بفرست
***
هزار یوسف مصری فدای یک نگهت/ بیا که این دل من را صفا دهد قدمت
هنوز منتظر هستم بینمت روزی/ بیا که سری من دهم در آمدنت
***
با یاد خدا همیشه در زمزمه باش/ از غصه روزگار بی واهمه باش
هر لحظه دلت شکست یادت نرود/ آن لحظه به یاد یوسف فاطمه باش
***
دلم هوای تو کرده ، هوای آمدنت/ صدای پای تو آید ، صدای آمدنت
بهار با تو بیاید به خانه دل ما/ قدم به خانه ما نِه ، صفای آمدنت
***
خواب دیدم که پیامک به رفیقان زده ام/ و نوشتم که بشارت ' گل زهرا آمد'
***
ای طبیبا به سر بستر بیمار بیا/ بهر دلداری دلسوخته زار بیا
تو که دل را به نگاهی بربودی ز کفم/ به پرستاری بیمار دل افکار بیا
***
تورو حس میکنم هرجا توی هر گوشه از دنیام/ تورو میشناسم از عطرت که می پیچه توی رویام
دل من روشنه نورت یه روز می گیره دنیامو/ میاد اون روز که می بینم توی بیداری رویامو
تورو تو گریه ها خواستم ، تورو از هر دعا خواستم /از اونی که دوسِت داره ، تورو من از خدا خواستم
***
ماه رمضان آمد و آن یار نیامد /آن عاشق و دلداده و دلدار نیامد
آدینه در آدینه گذشت و شب قدر /از حال دل ما خبردار نیامد
هر روز به یمن قدمش روزه گرفتیم /بر روزه ی دیدار دل ، افطار نیامد
چشمان شقایق به هلال مه نو بود /آمد مه نو ، نوبت دیدار نیامد
فرجام دل ما بجز از اشک روان چیست ؟ /بر این دل دلسوخته دلدار نیامد
ای التماس و خواهش بالا دوازده /ظهر اذان عقربه ی ما دوازده
***
من حقم است هشت گرفتم چرا که من /یک جمله هم نساخته ام با دوازده
با چند نمره باشد اگر رد نمی شوی /یک ، دو ، سه ، هفت ، هشت ، نه آقا دوازده
بی تو تمام اهل قیامت رفوزه اند /ای نمره ی قبولی دنیا ، دوازده
ثانیه های کند توسل می آورند /یا صاحب الزمان خدا یا دوازده
***
حالا که ساعت تو و چشم خدا یکی ست /آقا چقدر مانده زمان تا دوازده ؟
امروز اگر نشد ولی یک روز می شود /ساعت به وقت شرعی زهرا ، دوازده
***
غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد /از شما دور شدن زار شدن هم دارد
هر که از چشم بیفتاد محلش ندهند /عبد آلوده شدن خار شدن هم دارد
عیب از ماست که هر صبح نمی بینیمت /چشم بیمار شده تار شدن هم دارد
همه با درد به دنبال طبیبی هستیم /دوری از کوی تو بیمار شدن هم دارد
ای طبیب همه ، انگار دلت با ما نیست